چاپ نیمه شب - صد و نوزده - برام هیچ حسی شبیه تو نیست
طرح از آقا یاقوتی عزیز
طرح از آقا یاقوتی عزیز
خدایا! اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَيْراً...
خداوندا ما از او به غير از نيكى چيزى نمىدانيم.
السلام علیک یا روح الله، ایهاالعبد الصالح...
منم غلامِ کسی که بُوَد گِدای حسین علیهالسلام
بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى
هر آن كس را كه خواهى فرمانروايى بخشى
و
از هر كه خواهى فرمانروايى را باز ستانى
و هر كه را خواهى عزت بخشى
و هر كه
را خواهى خوار گردانى
همه خوبيها به دست توست و تو بر هر چيز توانايی
تصویر سمت راست: حضرت آیتالله خامنهای در دوران بازداشت در زمان پهلوی.
ماجرای عکس
یک: اين رسانههاى الكترونيكى و اينترنتى متأسفانه موجب شده است كه افراد بىمحابا عليه يكديگر حرف بزنند، بد بگويند. بايد از طرف مسئولين كشور براى اين هم يك جورى تدبير بشود. ولى عمده اين است كه خود ما مردم، خودمان را مقيد كنيم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقيد كنيم به قانون.
دو: حالا اين حرف من بهانهاى نشود براى اينكه يك عدهاى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همهى جوانهاى غيور كشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى كشور را فرزندان خودم ميدانم و پشت سر آنها قرار ميگيرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غيور حمايت ميكنم.
سه: منتها همه را توصيه ميكنم به اين كه در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار كنند؛ قانون را مراعات كنند. همه بايد قانون را مراعات كنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است.
به نظر من الان هم هرچه ما داريم پيش ميرويم، ضرب دست امام است. ايشان آنچنان اين گوى را محكم پرتاب كرده، كه حالا حالاها امثال بنده بايد دنبالش بدويم. اين مردم حركت كردند. نسل به نسل هم دارد دست به دست ميشود.
این تصویر مربوط به ورود حضرت آقای خامنهای به گلزار شهدای پاوه است که پیش از این در خامنهای دات آیآر منتشر شده:
شهدایی در این گلزار مدفوناند، در سال 60 و وقتی در بیمارستان پاوه به عنوان مجروح بستری بودند، توسط کومولهها سلاخی شدهاند.
مثل ِ پدر ما را نوازش کن، بغل کن
امشب شب ِ لطف ِ پدرها بر پسرهاست
تصاویر امروز، شعر آن شب را به یادم انداخت.
http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=17369
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً...
پینوشت:
در نت سرچ کردیم به همراه دوستان که شعر کامل را پیدا کنیم؛ ولی پیدا نشد. اگر مشهد رفتید، اینجا روبروی ضریح و کنار آن در ِ کوچک است. ببینید شعر کاملش چیست.
غبارروبی مضجع پاک حضرت علی ابن موسیالرضا علیهالسلام.
در سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام.
«پسر عبداللَّهبنعروةبنزبير، پيش پدرش - كه عبداللَّهبنعروةبنزبير باشد - از اميرالمؤمنين بدگويى كرد. خانواده زبير - جز يكى از آنها؛ يعنى مصعببنزبير - كلاًّ با اميرالمؤمنين بد بودند. مصعببنزبير، مرد شجاع و كريم و همان كسى بود كه در قضاياى كوفه و مختار و بعد هم عبدالملك درگير بود و شوهر حضرت سكينه هم بود؛ يعنى اوّلين داماد امام حسين. غير از او، بقيه خانواده زبير، همينطور پشت در پشت، با اميرالمؤمنين بد بودند.»
این سخنان را حضرت آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه تهران در سال 77 بیان کردند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خدمتگزاران مسجد جمکران در جریان سفر به قم
1389/8/6
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع خدمتگزاران مسجد مقدس جمکران در اینجا تشریف دارند. به نظر ما یکی از توفیقات بزرگ الهی، خدمت در مسجد مقدس و مبارک جمکران است. این نعمت را، این خدمت را باید قدر بدانند.
کسانی که این توفیق را پیدا کردند، چه برادران چه خواهران، قوام حیات معنوی انسان به تذکر و توسل خشوع و ذکر است که در مساجد الهی، در جایگاه های عبادت، این برای انسان فراهم است. مخصوصا آن مسجدی و آن مراکز و مساجدی که اثری و نشانهای از اولیاءالله در آنها است.
جایی که انسان می داند یا ظن به این دارد که مورد توجه اولیاء الهی است، طبعا معنویت آن مکان بیشتر است و مسجد مبارک جمکران جزو این گونه جایگاه ها و مراکزی است که توجه به خدای متعال و تذکر و خشوع و تضرع در آن برای انسان فراهم تر است. خوشبختانه امروز این مرکز مورد توجه مردم است: قدیم اینجور نبود: سال هایی که ما در قم بودیم، شب های چهارشنبه یا شب های جمعه تعداد معدودی افراد می رفتند در همان مسجد که یک محل کوچک و محدودی بود، زیارتی می کردند و خیلی به ندرت کسانی آنجا می ماندند، خیلی محدود بود. خود ما که چند سال در قم بودیم، چند مرتبه بیشتر توفیق پیدا نکردیم برویم مسجد جمکران. رایج نبود، متداول نبود، دلها اینجور مجذوب و آکنده شده به سمت معنویات نبود. حاکمیت، حاکمیت فضای معنوی نبود. این بود که یک مرکز به این عظمت، به این قداست که مورد توجه بزرگان بوده است، مورد توجه رجالالغیب و عبادالله و امناءالله بوده، اینجور از چشم مردم در واقع پنهان بود. کسی توجهی نداشت، بزرگان علما اینجا می آمدند زیارت می کردند.
مرحوم فیض کاشانی رضوان الله تعالی علیه، فرزند ایشان مرحوم علم الهدی رضوان الله علیه می نویسد: یک جایی که من در خدمت پدرم، آمدیم مسجد جمکران را زیارت کردیم، اینجا بودیم دل داده بودند اهل معنا و اهل توجه و تذکر به این محل، لیکن توده مردم، عامه مردم، حتی ما طلبه ها بی توجه بودیم، غافل بودیم.
یکی از عیوب حاکمیت دستگاه های سیاسی غیر دینی و غیر معنوی، همین غفلت است. مردم غافل می مانند از ارزش هایی که دم دست آنها است و می توانند استفاده کنند. وقتی حاکمیت مسلط بر جامعه و محیط بر جامعه، یک حاکمیت معنوی بود، الهی بود، دینی بود. یک خاصیت طبیعی آن همین است که معنویات رواج پیدا می کند، جلوی چشم قرار می گیرد، دلها به طرف آن جذب می شود. این چیزی است که امروز اتفاق افتاده است، نه اینکه امروز گناه نیست! نه اینکه آدم بد وجود ندارد! آدم بی توجه و غافل وجود ندارد! چرا! لیکن فرق است بین اینکه فضای عمومی جامعه فضای معنوی باشد، معنویت به عنوان یک ارزش مطرح باشد در جامعه، یا نه به کلی مغفول عنه باشد معنویات، یا ضد ارزش باشد. این است که باید این فضا را باید قدر دانست.
حالا شماها، آن برادران و خواهرانی که در جمع شما در اینجا حضور دارید، در آن مسجد به نحوی به خدمتگزاری مشغول هستند، این را قدر بدانند و همه چیز را در این مکان مقدس، در جهت همین ذکر و توجه و تذکر اینها قرار بدهند. همه چیز، همه برنامه ها، همه اقداماتی که انجام می شود، خود خدماتی که شما به مردم می دهید، چون شیطان بالاخره در همه جا هست! در محیطهای معنوی هم شیطان حضور پیدا میکند. اینجورنیست وقتی یک جایی مسجد شد، حرم شد، شیطان بگوید: من دیگر اینجا وارد نمیشوم! نه خیر!
شیطان هرجایی که من و شما هستیم، شیطان همان جا هم هست، در طواف کعبه هم شیطان هست. بدترین فسق ها واهانت ها گاهی اوقات در مقدس ترین مراکز انجام گرفت. در طواف حرم کعبه شریف، چه گناهانی در راه منی و عرفات، چه فسق هایی که تاریخ اینها را ثبت کرده. این شعری که ماها در مطول می خوانیم یا در مغنی به نظرم (...)، که آن عمر بن ابی ربیعه شاعر معروف عرب این شعر را گفته، این مال همین محل رمی جمار و محل اینها است دیگه.
در مسجد جمکران هم شیطان وجود دارد. نه اینکه نیست شیطان! مراقب شیطان باشید. مواظب باشید! هم شیطان به مردم آسیب نرساند، هم به خود شما آسیب نرساند. این مراقبت ها همان چیزی است که در ادبیات قرآنی و اسلامی، اسمش تقوا است. تقوا یعنی همین. یعنی انسان دائم مواظب خودش باشد، مراقب خودش باشد. اگر این مراقبت شد ، تاثیر شیطان، نفوذ شیطان کم بشود، تیغ شیطان کند می شود. اگر این مراقبت نشد و غافل شدیم، می افتیم دست شیطان، هر کاری خواست با ما می کند. مثل جسم بی جان و بی هوشی که می افتد دست آدم هوشمند، به هر طرف که بخواهد آن را برمی گرداند. غفلت اگر کردیم، شیطان با ما این کار را می کند. شیطان در نماز هم می آید، شیطان در طواف هم می آید، شیطان در دعا هم می آید، شیطان در حال توسل هم می آید، خیلی باید مراقب بود.
به هر حال ما از زحمات برادران و خواهرانی که در جمکران مشغول زحمت هستند، جناب آقای وافی که این خدمات را برعهده گرفتند، خیلی متشکریم. ان شاء الله خداوند به همه شما کمک کند، تاییدتان کند. و شما که آنجا هستید، برای ماها هم دعا کنید. دعا کنید. دعا کنید خدای متعال به ما هم توفیق بدهد توسل پیدا کنیم، تضرع پیدا کنیم، ما هم حال خشوع و تضرع را ان شاء الله داشته باشیم.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
علت شلاقهایی هم که بر پیکر تاثرناپذیر جمهوری اسلامی پیدرپی وارد میکنند همین است؛ چون «ایستادیم» ما.
«ایستادن ِ امیدوارانه»؛ نه ایستادن ِ ناامیدانه.
بعضیها ایستادهاند و میگویند: ما تا آخرین نفس بنا داریم بایستیم، تا آخرین قطرهی خونمان را هم خواهیم داد.
ما البته اگر پایش بیافتد تا آخرین قطره خون را میدهیم؛ اما...
اما میدانیم به آخرین قطرهي خون نمیرسد...
[از اینجا بشنوید]
اینها، بخشهایی از صحبتهای رهبرمان در دیدار دانشجویان است. در سال هشتاد و چهار.
هيچ كس - نه امام بزرگوار، نه بزرگان انقلاب - در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت كه رمز «يا زهرا» براى حملاتتان بگذاريد، يا سربند «يا زهرا» ببنديد؛ اما هرچه كه شما نگاه ميكنيد، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارك حضرت زهرا از همهى نامهاى مطهر و مبارك ديگر بيشتر مطرح است، بيشتر آورده ميشود؛ همچنين نام مبارك حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه).
اين دو نام در انقلاب، به طور طبيعى، بدون دستور، بدون يك مطالعهى قبلى، همين طور از دلها و از ايمانها و از عواطف روئيده است؛ اين نشانهى مباركى است؛ نشانهى توجه آن بانوى دو عالم، آن عنصر ملكوتىِ الهىِ بىنظير در عرصهى وجود از لحاظ نورانيت - بعد از پدر بزرگوار و اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) - است.
بعضى از اهل معنا هم اين توجه ويژه را ميگفتند. ما شنيديم از بعضىها كه ميگفتند بانوى دو عالم توجه ويژهاى دارند. اين خيلى باارزش است، اين اميدبخش است؛ ما را در دلهامان، در اعماق جانمان، به دست يافتن به اهداف نهائى، مطمئن و خاطرجمع ميكند؛ گامها محكم و استوار برداشته ميشود.
اینها بیانات رهبر انقلاب است در دیدار مداحان اهلبیت(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
ولایتپذیری و تبعیت از امام عصر از وظائف هر مسلمان است و در عصر غیبت، ولی فقیه عهده دار زمام امور مسلمین است. بر هر مسلمانی واجب است تا تبعیت خود را از ولی فقیه خود، هم به صورت زبانی و هم به صورت عملی اثبات کند.
ما وبلاگنویسان و فعالان فضای مجازی وظیفه خود میدانیم تجدید بیعت خود با ولیفقیه را اعلام کرده و اعلام کنیم که حمایتها و همراهیهای ما با گروهها و مسئولین تا زمانی است که در مسیر ارزشهای الهی و اسلامی گام بردارند. ما با کسی عقد اخوت نبستهایم و مرزهای اعتقادیمان را با تمام وجود حراست میکنیم.
ما معتقدیم که مشروعیت مسئولین نظام وابسته به اجرای احکام اسلامی و تبعیت از نایب عام امام زمان (عج) است و اگر کسی در غیر این مسیر گام بردارد، قرار گرفتنش در آن مسئولیت خلاف شرع و قانون اساسی است. ما از مسئولین میخواهیم تا «ولایت پذیری عملی» خود را اثبات کنند و راه را بر هرگونه شایعه و حرفهای حاشیهای ببندند چرا که ما معتقدیم که تبعیت از ولی فقیه در قالب سخنان زیبا نیست و باید این سخنان در عمل ظهور یابند.
تعز من تشاء و تذل من تشاء
بیدک الخیر انک على کل شىء قدیر
جمعی از وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی
بقیع این روزها حسابی خلوت است و هایوهوی شرطهها به گوش نمیرسد.
همهشان را کرور کرور فرستادهاند بحرین تا مواظب چینی نازک تنهایی آمریکاییها باشند که مبادا ترک بردارد.
شاهزادههای وهابی هم که رفتهاند به مهمانی شاهزادههای انگلیسی.
پس میشود با خیال راحت یک دل سیر کنار خاک بقیع گریه کرد و دخیل بست و حاجت گرفت.
میشود حاجت شفای زخمهای بحرین را گرفت.
اصلن می شود خود بحرین را گرفت و دودستی مثل یک تحفهی دردانه تقدیمش کرد به آیات، تا بیدلشوره برای لؤلوئش شعر بگوید.
[متن از دوستم]
هفته پيش فيلمي از امام جمعه قم پخش شد که
به بيان سخناني درباره «يا علي» گفتن رهبر انقلاب در هنگام تولد
ميپرداخت. با توجه به واکنشهاي به وجود آمده، امام جمعه قم، به اين
واکنشها پاسخ داده است.
سعيدي گفته که «متاسفانه بخشي از آن که صرفا نقل قول بوده، گزينش شده و برخي سايتها با انتشار آن موجب نگراني عدهاي شدند.»!
هرچند آناني که فيلم را ديدهاند در خلافواقعبودن جوابیهی سعيدي شکي ندارند، چرا که وی در فیلم، کاملا این ماجرا را «کامل تعریف میکند» و «صرفا نقل قول نبوده»، به این نشانه که «از فلانی میخواهد این را در جمع فرماندهان سپاه هم تعریف کند»؛ و در آخر هم نتیجه میگیرد که «رهبر شما کسی است که آنجا یاعلی گفت والان هم یا علی میگوید»... ولي... ولی از وي يا دفترش ميخواهم فيلم کامل آن سخنراني را پخش کنند تا ما به اشتباهمان پي ببريم! و اصل ماجرا مشخص شود.
در ضمن توجه به اين نکات، ضروري است:
اول اينکه در اين يک هفته شاهد حجم زيادي از اخبار، کاريکاتور، شعر،
فيلم و ساير توليدات بسيار توهينآميزي از سوي ضدانقلاب در همين موضوع
بودهام. اين فيلم، در سطح وسيعي بلوتوث ميشود و شده است. حتي سايت فارنپاليسي! به اين موضوع پرداخته است... دل انسان به درد
ميآيد که يک شخص به عنوان نماينده وليفقيه در پايتخت فقه و علم شيعه، کنترل زبان خود را نميتواند نگهدارد و براي جبران اشتباهش عذرخواهي هم
نميکند.
دوم اينکه بارها از سوي
حضرت آيتالله العظمي خامنهاي شاهد تذکر و برخورد با کساني که در کلام و
عمل تملق ميکنند بودهايم. و واضح است که اين نوع اظهارات،
جداي از درستي يا نادرستي، باعث دلخوري جدي ايشان ميشود. اين، سيرهي امام و رهبري است.
سوم اينکه هفته گذشته، هفتهي بسيار بدي بود. سخنان سعيدي، سخنان
سخيف حداديان و ماجراي وزارت اطلاعات، همگي دست به دست هم داد تا رسانههاي
خارجي، حسابي از خجالت ايران دربيايند.
چهارم هم اينکه اتفاقات يک هفته اخير نشان داد ما براي شکستخوردن
در جنگ نرم احتياج زيادي به دشمن نداريم. خودمان کافي هستيم. یا این یاران، در مانور هم
شکست ميخوريم. [اینجا مطلبی در مورد قرارگاه عمار نوشته بودم که به دلیل از بینبردن تمرکز متن بر روی سعیدی، حذفش کردم. انشاالله در فرصتی دیگر.]
در این رابطه:
» تریبون: سخنی با حجتالاسلام سعیدی
» هابیل: شکایت کجا برم؟
با اين روشى كه امام در پيش گرفته بود و در گفتار و كردار او منعكس بود،
نميشود انسان خود را در خط امام بداند،
دنبالهروِ امام بداند،
اما با كسانى كه صريحاً پرچم معارضهى با امام و اسلام را
بلند ميكنند، خودش را در يك جبهه تعريف كند.
نميشود قبول كرد كه آمريكا و انگليس و سيا و موساد و سلطنتطلب و منافق
بر روى يك محورى توافق كنند، حول يك محورى جمع بشوند،
بعد آن محور باز ادعا كند كه من خط امامم!
اين نميشود، اين قابل قبول نيست. [رهبر، 14 خرداد 89]
» توضیح: تصویر بالا، یکی از دیدارهای مردمی حضرت امام خمینی(ره)
را نشان میدهد که آن را از کوربیس برداشتم!...
عهد بهاری ما؛ در آستانهی دههی آخر قرن چهاردهم هجری شمسی.
این دومین ابراز نظر «آشکار» رهبر انقلاب است درباره نوشتههای وبلاگی. شرمندهایم که هر دوی این ابراز نظرها، هشدار است! هشدار نسبت به رعایت نکردن حدود اسلامی. هشدار نسبت به اینکه نوشتههای وبلاگی ما، خداوند متعال را خشمگین میکند! این حرف خیلی سنگین است برای من و تویی که قرار بود بنویسیم برای خشنودی خدا. برای حمایت از «حزب الله». برای گروه خدا.
مرور کنیم:
فضاى اهانت و هتك حرمت در جامعه، يكى از آن چيزهائى است كه اسلام مانع از آن است؛ نبايد اين اتفاق بيفتد. فضاى هتك حرمت:
» هم خلاف شرع است،
» هم خلاف اخلاق است،
» هم خلاف عقل سياسى است.
انتقاد، مخالفت، بيان عقايد با جرأت، هيچ اشكالى ندارد؛
اما دور از هتك حرمتها و اهانتها و فحاشى و دشنام و اين چيزها.
همه هم در اين زمينه مسئولند. اين كار علاوه بر اينكه:
» فضا را آشفته ميكند،
» و اعصاب آرام جامعه را به هم ميريزد،
- كه امروز احتياج به اين آرامش هست -
» خداى متعال را هم از ما خشمگين ميكند.
من ميخواهم اين پيامى باشد به همهى آن كسانى كه
» يا حرف ميزنند،
» يا مينويسند؛
» چه در مطبوعات،
» چه در وبلاگها.
» هشدار و توصیه اول ایشان را از اینجا بخوانید.
یکی دو هفته است که «وبلاگنیوز»، طرح «چهرهی برتر وبلاگستان فارسی» در سال 89 را اجرا میکند. موافقم! و در آن شرکت کردهام. رایم مخفی است! نتیجهی حاصل از این طرح به من کمک میکند تا درک واقعیتری از نوع نگاه وبلاگنویسان فارسی به وبلاگهای موجود داشته باشم؛ البته به شرط فراوانی شرکتکنندگان. با توجه به اینکه در اکثر مجامع وبلاگی و حتی سایتهای خبری حرف از این طرح است، میشود پیشبینی کرد که تعداد زیادی در آن شرکت میکنند. از اینجا رای دادم. این آراء، تاریخساز است. قابل استناد خواهد بود؛ میفهمید که؟!
ضمناً تا یادم نرفته در این پست اشاره کنم که «فحاشی» به ناموس مردم (هرکه میخواهد باشد) را، به شدت رد میکنم، آن را عملی وقیح و دارای جزای شر میدانم. نمیخواهم که بعدا و در پیشگاه الهی، مواخذه شوم که «چرا رسانهای هرچند کمتاثیر -مانند وبلاگم- در اختیار داشتی و نسبت به مسالهای که سکوت بر آن جایز نیست -به نظر خودم البته!- به خاطر خوشامد یا بدآمد کسی، سکوت کردی»؛ انتشار مواضعم نسبت به فتنه و فتنهگر، رهبر، مسائل سیاسی و اجتماعی و... که قبلا در اینجا منتشر شده، بر همین اساس است. باشد که درک کنم:
أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأمُورُ؛
آگاه باشيد! بازگشت همه چيز به سوي خدا است. شوری، 53
«از حضرت امام خمینی(ره) خواستیم كه در مسأله لبنان كسی نماینده شما باشد كه مزاحم وقت حضرتعالی نشویم. امام آن زمان فرمودند نماینده تامالإختیار من آقای خامنهای هستند. آقا هم خیلی با ما مهربان بودند. از زمان انعقاد نطفه حزبالله، آقا مسؤول ما بود. ایشان در مسائل اسرائیل كارشناستر از كارشناسان است. خلاصه كار را ادامه دادیم؛ اما امام فرموده بودند تا اخراج كامل ادامه دهید. تا اینكه امام رحلت كرد.
رسیدیم خدمت آقا كه الان شما رهبر ما هستید، یك نفر را معرفی كنید تا زیاد مزاحم شما هم نشویم. آقا فرمودند: نه خیر! مسأله اسرائیل و لبنان مربوط به من است و من خودم مسؤول این مسأله هستم.»
اینها را سید حسن نصرالله در دیدار با جمعی از طلاب حوزه علمیه قم میگوید.
عکسهای بالا را محمدحسین عزیز، یکی از دوستان در یکی از شبکههای اجتماعی اینترنتی گرفته است.
جمهوری اسلامی حتی در میانه جنگ تحمیلی هم از پیگیری ماجرای ربودهشدن امام موسی صدر غافل نشده بود. برای نمونه آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت در سفری كه در آن زمان به لیبی داشتند، خواستار روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر شدند:
«ایشان در مورد وضعیت امام موسی صدر از قذافی سؤال كردند؛ كه او (قذافی) بار اول، از پاسخ دادن طفره رفت.
و وقتی آقای خامنهای مجددا از وضعیت امام موسی صدر سؤال میكنند، وی با دست گذاشتن بر روی شانه آقای خامنهای، میگوید: اخی، از پرداختن به این مسأله صرف نظر كنید!
آقای خامنهای در پاسخ میفرمایند: این یك مسأله شخصی نیست؛ مسألهای است كه یك ملت با آن درگیر است!»
این را دكتر صادق طباطبائی در نشست عمومی اتحاد ملی و انسجام اسلامی در پرتو سیره نظری و عملی امام موسی صدر میگوید.
در این رابطه بخوانید:
» دعای رهبر معظم انقلاب برای آزادی هرچهزودتر امام موسی صدر
» ماجرای عکس قذافی و برخورد آیت الله خامنهای