گرچه رندیم و پریشان، باز شیدای توئیم
روبهان، مکار و ما آهوی پیدای توئیم
طعنه ی غیر و بداندیشان ملال انگیز نیست
هر زمان در یاد آید ما چو لیلای توئیم...
ز من مپرس، جواب همیشه ام هیچ است
به باد رفته حقیقت، نشانه ام هیچ است
چو بارگاه شقایق شود قرار دلم
زمین شود غم و اندوه، من گلایه ام هیچ است
گذشت وقت صفا و گذشت، گاهِ دعا
گذشت وقت بهار و ترانه ام هیچ است
شهید رفت و شهادت، شده است روح دعا
رسد چو وقت اجابت، بهانه ام هیچ است
چه باک اگر قفسم ویران کنند و زخم زنند
قرار ما، پرِ پرواز و آشیانه ام هیچ است