ز من مپرس، جواب همیشه ام هیچ است
به باد رفته حقیقت، نشانه ام هیچ است
چو بارگاه شقایق شود قرار دلم
زمین شود غم و اندوه، من گلایه ام هیچ است
گذشت وقت صفا و گذشت، گاهِ دعا
گذشت وقت بهار و ترانه ام هیچ است
شهید رفت و شهادت، شده است روح دعا
رسد چو وقت اجابت، بهانه ام هیچ است
چه باک اگر قفسم ویران کنند و زخم زنند
قرار ما، پرِ پرواز و آشیانه ام هیچ است
سلام سارا بانو
خیلی قشنگ بود! لذت بردم، اخیرا چشمه ی اشعارم خشکیده!!
فقط چند جای شعرت مشکل وزنی داره که قابل حل شدنه، البته جسارته ها! با اجزه ی شوما عرضکنم خدمتتون:
- خط چهارم: "من گلایه ام" از وزن زده بیرون، یه کلمه ای در حد "ناله" بهش میخوره : "ناله ام هیچ است"
- خط نهم: بازم از وزن زده بیرون، "ویران کنند" از وزنت طولانی تره و "زخم" برای اینجا کلمه ی سنگینیه، اینطوری بهتره: "چه باک اگر قفسم بشکنند و تیشه زنند"
- خط دهم: "آشیانه ام" به وزن نمی خوره، این بهتره : "لانه ام هیچ است" یا "آشیان هیچ است"
یه تخلص برا خودت انتخاب کن
سلام آوا بانو
ممنون
به قول ترک ها: ثاقل!
سلام . اشعار بسیار پرمفهوم و احساسی دارید .
کمتر کسی این روز ها حال و هوای شعرش از شهادت بویی دارد.
این همه شور و احساس بر شما مبارک و چشمه اشعارتان جوشنده و پاینده باد.
از شما متشکرم
شعر آفرین ... شعور آفرین و سربلند باشید.
سلام
ممنون