سیاره رنج

دنیا صراط آخرت است و در آن ، هر کسی با رشته حب به امام خویش بسته است.

سیاره رنج

دنیا صراط آخرت است و در آن ، هر کسی با رشته حب به امام خویش بسته است.

به جرم زن بودن!

دین از آن جهت که بشر را با دید جمعی می نگرد و برای انسان یک هویت جمعی معتقد است، خواه جامعه حقیقی وجود داشته باشد یا نداشته باشد، یک سلسله وظایفی را به عنوان مسائل اجتماعی مطرح می کند و مسلمانان را به انجام آن وظایف فرا می خواند. آنها که از نبوغ برخوردار نیستند یا  تک اندیشند و فقط به فکر خودشان هستند، خطوط کلی اجتماع را درک را نمی کنند یا اگر خطوط کلی اجتماع را درک کردند توان ایثار و نثار ندارند، لذا در صحنه اجتماع قدم نمی نهند...قرآن کریم مومنین راستین را چنین معرفی می کند:

إنما المومنون الذین آمنوا بالله و رسوله و إذا کانوا معه علی امر جامع لم یذهبوا حتی یستأذنوه

مومنان راستین کسانی هستند که هم از نظر عقیده به خدا و پیغمبرش معتقدند و هم از نظر درک مسائل اجتماعی و هوش جمعی، جامعه را خوب می شناسند و در مسائل جمعه همواره حضور دارند و منزوی نیستند.

از این منظر، قرآن کریم تفاوتی بین زن و مرد در درک مسائل و حضور در جامعه قائل نشده است. با سیری در تاریخ می بینیم که همواره زنان دوشادوش مردان در پیشبرد اهداف اسلام، هم در صدر اسلام و در هم در برهه های حساس تاریخی حضور داشته اند و نه پیامبر اکرم ( که نبی و رسول خداست) و نه هیچ یک از ائمه هدی علیهم السلام مانع حضور زن در اجتماع و انجام وظایف اجتماعی ایشان نشده اند.

سوده دختر عمار بن الاسک همدانی که قصه اش جزء قصص معروف و ناب تاریخ است، بعد از رحلت علی بن ابی طالب علیه اسلام در اثر واقعه اندوهباری ستمگری های بسر بن ارطاه به عزم شکایت به دربار امویان رفت و با معاویه سخن گفت. وقتی معاویه این بانو را شناخت گفت : تو همان نیستی که در تشجیع برادرانت در جنگی که علی بن ابی طالب، علیه اموی داشت شعر می خواندی و آنان را تحریک می کردی؟ سوده گفت: گذشته ها را رها کن، آن که رهبر این گروهه بود رحلت کرده است و پیشگامان نیز رفتند و دنباله روها هم منقطع شدند و اثری دیگر از آنان نیست. معاویه گفت: حضور برادرانت در آن جنگ یک امر عادی نبوده، او جزء سلحشوران نام آور جنک علوی بود و تو او را با اشعارت تشجیع می کردی. سپس معاویه آن اشعار را خواند. سوده مجددا گفت از آن گذشته ها صرف نظر کن. معاویه گفت: حاجتت چیست و برای چه آمدی؟ گفت: کسی که مسئولیت اداره جامعه را به عهده گرفته است، در دستگاه قسط و عدل الهی مسئول است و نباید به خلقی ستم بشود و حق خدا ضایع بشود، بسر بن ارطاة که نماینده شماست و به دیار ما آمده است نه حق خلق را رعایت مى‏کند، اگر او را عزل کنى ما آرام خواهیم بود، و اگر عزل نکردى، ممکن است علیه تو بشوریم و قیام کنیم. معاویه که خوى درندگى و طغیان در جان او تعبیه شده بود گفت ما را به قیام تهدید مى‏کنى، آیا مى‏خواهى تو را با وضع دردناکى از همین جا پیش همان حاکم بفرستیم تا او درباره تو تصمیم بگیرد؟ آنگاه این بانو شعر معروف زیر را خواند:

صلی الله علی على جسم تضمنه قبر فاصبح فیه العدل مدفونا

یعنی صلوات خدا بر روح کسى که وقتى به قبر رسید، قبر با در بر گرفتن وى، عدل را بر گرفت و عدالت را در آغوش کشید.

قد حالف حالف الحق لایبغی به بدلا فصار بالحق والایمان مقرونا

سوگند یاد کرد که حق فروشى نکند وبهایى در قبال حق دریافت نکند. او در جان خود حق وایمان را هماهنگ هم وقرین وهمتاى هم ساخت. معاویه پس از شنیدن این دو بیت گفت: این شخص کیست؟

سوده گفت :  " ذاک علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین‏" - علیه افضل صلوات المصلین، وفضائل على را در محفل معاویه شمرد تا جایى که معاویه را وادار کرد تا بپرسد: چه امرى از على دیده‏اى که این چنین به ستایش او زبان مى‏گشایى؟

سوده گفت : مشابه همین صحنه در زمان خلافت على بن ابى‏طالب پیش آمد و ما به عنوان شکایت از یک کارگزار، به مرکز حکومت علوى مراجعه کردیم، من به عنوان نماینده از قوم خودم حرکت کردم و رفتم که شکایت‏به محکمه امیرالمؤمنین سلام الله علیه ببرم وقتى وارد منزل امیرالمؤمنین‏علیه السلام شدم، دیدم در حال نماز ومشغول به عبادت خداست «فانفتل من صلاته‏» او نماز را رها کرد وبا یک نگاه رئوفانه و عطوفانه به من فرمود: آیا کارى دارى؟

عرض کردم: آرى، کارگزار شما در مسائل مالى قسط و عدل را رعایت نمى‏کند و بر ما ستم روا مى‏دارد. وقتى این گزارش به عرض على بن ابى‏طالب علیه السلام رسید واز شواهد این گزارش، صدق اصل گزارش روشن شد، على بن ابى طالب علیه السلام گریه کرده و دست‏به آسمان برداشت وعرض کرد: " اللهم انى لم امرهم بظلم خلقک و لا بترک حقک‏" .خدایا من کارگزارانم را چنان تربیت نکردم که به آنها ظلم را اجازه داده باشم، یا ترک حق خدا را تجویز کرده باشم، آنگاه قطعه پوستى از جیبش در آورد و در آن رقعه این‏چنین مرقوم فرمود: " بسم الله الرحمن الرحیم قد جاءتکم بینة من ربکم فاوفوا الکیل و المیزان بالقسط و لا تبخسوا الناس اشیاءهم و لا تعثوا فی الارض مفسدین بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین و ما انا علیکم بحفیظ،اذا قرات کتابی فاحتفظ بما فی یدیک من علمنا حتى یقدم علیک من یقبضه منک والسلام‏ ".

 در آغاز نامه آیه‏اى که شعیب پیامبر صلى الله علیه و اله به قومش فرمود، آمده است که: دستورات الهى دستورات روشن و بین است و مبهم نیست. ره‏آورد وحى تاریک نیست تا کسى بهانه بگیرد و بگوید که من نفهمیدم یا ندیدم، زیرا بینه روشن از طرف ذات اقدس اله تنزل پیدا کرده است، شما کیل وپیمان را مستوفى ادا کنید. اشاره امیرالمؤمنین علیه السلام به این آیه دلیل آن است که آیه مخصوص امور مالى نیست چون در کنار آن یک اصل کلى است که به عنوان سالبه کلیه مطرح مى‏کند: و لا تبخسوا الناس اشیاءهم. هیچ صلى به این عظمت گسترده نیست‏یعنى حق هیچکس را بخس ونقض نکنید خواه در مسائل مالى باشد، وخواه در مسائل عرضى وحقوقى. اگر کسى تدریس مى‏کند حق شاگرد را کم نگذارد واگر کسى امتحان مى‏کند، حق ممتحن را ضایع نکند، اگر کسى کتاب را مى‏نگارد، حق خواننده‏ها را کم نگذارد و اگر کسى سخن مى‏گوید، حق مستمعین را کم نگذارد، این یک اصل کلى است که به عنوان جامع‏ترین اصل قرآنى در مسائل رعایت‏حقوق ارائه شده است. ولاتبخسوا الناس اشیاءهم حق کسى را کم نکنید خواه آن طرف مسلمان باشد و یا کافر.

اسلام یک حقوق خاص دارد که در قلمرو ایمان و اسلام و در مجاورت اینها است و یک حقوق جهان شمول و بین المللى دارد که اختصاص به مسلمین، مؤمنین، همسایگان و مانند آن ندارد فرمود حق هیچ کسى را تضییع نکنید، خواه طرف شما مسلمان باشد خواه غیر مسلمان. اگر از یک طرف به ما مى‏فرماید: و قولوا للناس حسنا. که امر به صورت موجبه است، از طرفى هم نهى را به صورت سالبه کلیه مى‏فرماید. و لا تبخسوا الناس اشیاءهم . حق هیچکسى را تضییع نکن. بقیة الله خیر لکم کسانى که به فکر تضییع حقند، دنیا زده‏اند و دنیا به نفاد و زوال محکوم است چون: ما عندکم ینفد و ما عند الله باق. توفیه حق، اداى حق و حرمت نهادن به حقوق دیگران است که این یک کار الهى است و هر کار الهى ماندنى و عند الله است. بنابراین رعایت‏حقوق مردم نیز ماندنى است. این قیاس را در آیه به صورت یک اصلى کلى ذکر کرده ومى‏فرماید: بقیة الله خیر لکم بقیة الله، یعنى آنچه را، خدا نگه مى‏دارد. خدا چیزى را نگه مى‏دارد که براى او باشد، لوجه الله باشد چرا که: کل شی‏ء هالک الا وجهه. یا : و یبقى وجه ربک ذو الجلال و الاکرام.

اگرکارى صبغه الهى نداشت، وجه الله در او نیست، واگر وجه الله نبود محکوم به هلاکت است. کارى که لوجه الله است‏سهمى از بقا دارد. امیرالمؤمنین علیه السلام پایان سخن شعیب را یادآورى مى‏کند که: وما انا علیکم بحفیظ من که امام و رهبر شما هستم نمى‏توانم حافظ شما باشم شما باید با ایمان و عمل صالح خود، خویشتن را حفظ کنید . حضرت على علیه السلام این آیه مبارکه را در صدر فرمان عزل نوشت، و بعد به کار گزارش خطاب کرد وفرمود: همین که نامه من به دست تو رسید حق کار، ندارى وفقط باید به عنوان یک امین، موجودى را حفظ کنى تا کارگزار بعدى که ابلاغ در دست اوست‏بیاید و پست و سمت را از تو تحویل بگیرد.

سوده گفت: این نامه را على بن ابى طالب علیه السلام به ما داد، و با همان نامه مشکل ما حل شد. ولى اکنون مشابه این مشکل را در زمان حکومت تو به تو گزارش مى‏دهم و تو مرا تهدید مى‏کنى! معاویه با شنیدن این سخنان دستور داد که مشکل آن زن را بر طرف کنند و حقى را که از او ضایع شده بود به او برگردانند زن گفت: «هی والله اذن الفحشاء ان کان عدلا شاملا والا فانا کسائر قومی‏» من اگر فقط به فکر خودم باشم و تنها گلیم خویش را از آب بیرون بکشم، این قبیح است وخدا از کار قبیح نهى کرده است، من نیامده‏ام که فقط حق شخصى خود را احیا کنم من آمده‏ام، حیثیت جمعى را محترم بشمارم و حق جامعه را احیا کنم. آنگاه معاویه به این زن خطاب کرد و گفت «لقد لمظکم ابن ابی طالب الجراة على السلطان‏» این شهامت و شجاعت را على علیه السلام در شما زنده کرده است که شما تنها به فکر خود نباشید بلکه به فکر قبیله و عشیره و جامعه باشید، آنگاه معاویه اشعارى که در این زمینه از على بن ابى طالب علیه افضل صلاة المصلین به یاد مانده بود در همان محفل قرائت کرد و گفت آن اشعارى که على بن ابى طالب علیه السلام در ستایش شما گفته است که: من اگر دربان بهشت‏بودم همدانى‏ها را به بهشت مى‏بردم، سخن از فرد نیست‏بلکه سخن از جمع است و همان سخن تفکر جمعى را در شما زنده نموده است. سرانجام معاویه دستور داد آن خدمتگزار ظالم برکنار بشود.

این مثال و مشابه آن که در تاریخ فراوان است بیانگر این مطلب است که حضور زن در مسائل اجتماعی و سیاسی همانند مرد است و از نظر شرع مقدس اسلام، منعی برای حضور و فعالیت زن در جامعه با رعایت حدود اسلامی وجود ندارد. اما اینکه چرا فعالیت زنانی چون سوده آنچنان که در مورد دیگرانی چون ابوذر رضوان الله و دیگر یاران پیامبر و ائمه مطرح نشده به تبلیغات پیرامون اشخاص برمی گردد. سر این که اباذر رضوان الله علیه از جهت مبارزه شهره افاق شده است، براى آن است که مبارزات قولى وعملى او در کتابها به ثبت رسیده و در سخنرانیها طرح گردیده است، چندین بار به صورت فیلم وغیر فیلم درآمده و به صورت‏هاى تبلیغى عرضه شده است. زنانى هم اباذرگونه بودند، که اولا در صحنه جنگ، کاملا حضور داشتند، و براى تشجیع نیروهاى اعزامى و رزمى از آیات قرآن و احادیث رسول خدا للى الله علیه و اله استمداد مى‏نمودند و دعوت و رهبرى اینها بر محور قرآن کریم بود. آنان از آیات قرآن به اندازه کافى اطلاع داشتند و به موقع، آیات را در جاى خود تلاوت مى‏کردند، و از آنها به عنوان دلیل استفاده مى‏کردند و نه تنها در زمان قدرت، بلکه در زمان ضعف نیز حضور ذهنیشان نسبت‏به قرآن باعث‏شد که بتوانند از آیات مدد بگیرند واباذرگونه اعتراض کنند، چه این که به هنگام قدرت نیز همچون مالک اشتر دفاع مى‏کردند.

اگر کارهایى که زنان اباذرگونه، در جنگها و صحنه‏هاى سیاسى اسلام کردند، دهها بار گفته مى‏شد وبه صورت فیلم تبلیغى در مى‏آمد، و دهها کتاب در آن زمینه نوشته مى‏شد، آنگاه مشخص مى‏شد که زنها در پیشبرد مسائل نظامى در صدر اسلام همچون اباذر و مالک اشتر در صحنه بوده‏اند این‏گونه فعالیت‏ها در حالت‏سراء وضراء از زنان صدر اسلام فراوان به یاد مانده است.

 

 در مبارزات برای پیروزی انقلاب اسلامی و پس از انقلاب نیز، حضرت امام روح الله و امام خامنه ای (روحی فداه)، همواره بر حضور زن در اجتماع و اثرگذاری این حضور و در مواقعی وجوب این حضور، بارها و بارها تأکید فرموده اند. تفاوت و تمایز نگاه حضرت امام (ره ) در حوزه مسائل مربوط به زنان، وجه تمایزی در الگوهای دین شناختی ایشان با دیگران به شمار می رود. که در اینجا به ذکر چند بند از این سخنان بسنده می کنیم:

ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند...و از محرومیتهایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نمودند.

این بانوان را کى بسیج کرده که در همه شؤون کشور دخالت مى‏کنند و دخالت‏بجایى همه مى‏کنند؟ اینها را کى، اینها را خدا دعوت کرده است.اینها لبیک براى خدا دارند مى‏گویند.

زن باید در سرنوشت‏خودش دخالت داشته باشد.زنها در جمهورى اسلام‏راى باید بدهند.همان طورى که مردان حق راى دارند، زنها حق راى دارند.

همان طورى که مردها باید در امور سیاسى دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند.زنها هم باید در فعالیت‏هاى اجتماعى و سیاسى همدوش مردها باشند.

زنان شیردل و متعهد، همدوش مردان عزیز به ساختن ایران عزیز پرداخته چنانکه که به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته‏اند و شما شهر و روستایى را نمى‏یابید جز آنکه در آنها جمعیتهایى فرهنگى و علمى از زنهاى متعهد و بانوان اسلامى ارجمند به وجود آمده است.

امروز زنان در جمهورى اسلامى همدوش مردان در تلاش سازندگى خود و کشور هستند و این است معناى آزادزنان و آزادمردان، نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته مى‏شد، که آزادى آنان، در حبس و اختناق و آزار و شکنجه بود.

شما مى‏دانید که فرهنگ اسلام در این مدت مظلوم بود، در این مدت چند صد سال، بلکه از اول بعد از پیغمبر سلام الله علیه تا برسد به حالا فرهنگ اسلام مظلوم بود، احکام اسلام مظلوم بودند، و این فرهنگ را باید زنده کرد و شما خانمها همان طورى که آقایان مشغول هستند، همان طورى که مردها در جبهه علمى و فرهنگى مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید.

باید همه زنها و همه مردها در مسایل اجتماعى، در مسایل سیاسى وارد باشند و ناظر باشند; هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهاى دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند.

این تبلیغات که «اگر اسلام پیدا شد مثلا دیگر زنها باید بروند توى خانه‏ها بنشینند و قفلى هم درش بزنند که بیرون نیایند» این چه حرف غلطى است که به اسلام نسبت مى‏دهند.صدر اسلام زنها توى لشکرها هم بودند، توى میدانهاى جنگ هم مى‏رفتند.

ایشان زن را همانند مرد در سرنوشت خود و جامعه دخیل می داند و فعالیت های زنان در عرصه ای گوناگون را جزء افتخارات نظام می داند، که این خود راهی است برای حق جویان این طریق و خط بطلانی است بر ادعاهای واهی کوته نظران و کوته اندیشان که فقط و فقط در فکر در قفس نگه داشتن زن هستند و عده ای نیز آنچنان مقام زن در جامعه و خانواده را تنزل می دهند و وی را حد یک مانکن و یک کالای تبلیغاتی برای ارضای خواسته های پست خویش می خواهند.

=========================================

منابع:

کتاب زن در آیینه جمال و جلال الهی

وصیت نامه سیاسی الهی حضرت روح الله (ره)

 

نظرات 8 + ارسال نظر
اسیه دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:38 ب.ظ

سلام سارا جان
نظرم هیچ ربطی به مطلبت نداره کلا هم یه مقدار فضولی تو کار تو است ولی نی خواستم فضای مجازی که اجازه هر نوع فضولی و نظری رو میده تجربه کنم.
1.تو مگه اسمت سارا نیست به این قشنگی .حاج رضوان دیگه کیه؟؟؟؟؟
2.در این فضای مجازی رفتارت بد شده مخلصیم یعنی چی؟؟؟؟؟؟
3.وبلاگت رو من بیشتر دوست دارم دخترونه تر باشه .
تو زندگیم اینقدر تو کار شخصی کسی فضولی نکرده بودم خیلی خوش گذشت:)

سلام آسیه جونم
1.چرا می زنی حالا؟!!!! شهید عماد مغنیه معروف به حاج رضوان، اسم یکی از مبارزین حزب الله لبنانه، منم بسیار بسیار بسیار زیاد به خودشون و شخصیت شون و شیوه های مبارزاتی شون علاقه مندم، به همین دلیل گفتیم تخلصی برگزینیم!!! حالا اگر شما دوست عزیز را خوش نمی آید همان سارا را بگذاریم. بگذاریم؟
2."مخلصیم"، یک نوع اظهار محبت و صمیمیت و رفاقت و از این حرفاست! البته قبلانا نمی گفتم، الانم به هر کسی نمی گم! اینم از اثرات رفیق نابابه! آخه انقدر که بهم میگید بی احساسی و بی عاطفه ای و سردی و از این حرفا!! خواستم بگم نع! اینطوریام نیست!
3.مگه الان وبلاگم پسرونه است؟!!!!! کجاش پسرونه است؟ بگو عوضش کنم.
چی کار کنیم دیگه؟! دیواری کوتاه تر از دیوار ما پیدا نمی شه که انقدر بخوای بهش گیر بدی! باشه، هیچی نباشه دل مومنی رو با وبلاگم و اجازه نظردهی شاد کردم:)
حداقل نظرتو در مورد مطلب هم می گفتی که لااقل یه کار مفید کرده باشی! :)

.:: علی ::. دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:55 ب.ظ http://norouzshop.mihanblog.com

^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^####^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^#^#^#^^^^#^^^^^#^^^^^
^^^^^^^^^^^^^#^#^^#^^#^^^^^#^^#^^^^
^^^^^^^^^^^^^#^#^#^#^#^^^##^^^#^^^^
^^^^^^#^^^^^#^^^#^#^#^####^^^#^^^^^
^^^^^^##^^^^#^^^#^#^^^^#^^^#^#^^^^^
^^^^^^###^^^^#^^^#^#^^^#^^#^^^#^^^^
^^^^^^#####^^^#^^#^^#^^##^^^^^#^^^^
^^^^^^^#####^^^############^^##^^^^
^^^^^^^^^^##^^^^##^^^^######^^^^^^^
^^^^^^^^^^^##^^###^####^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^###^^^^####^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^##^^^^^^^#####^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^##^^^^^^^^^^####^^^^^^^^^^^
^^^^^^^##^^^^^^^^^^^^###^^^^^^^^^^^

سلام دوست گرامی

وب خیلی خوبی داری [قلب][گل][گل]

همین جور داشتم برای خودم تو نت میگشتم وب قشنگت رو دیدم[قلب]

کارت خیلی خوبه بهت تبریک میگم[گل]

یه سر به وبلاگ من هم بزن اگه خواستی و دوست داشتی بگو تا لینکت کنم

منتظرم ها

یادت نره
http://norouzshop.mihanblog.com

ابوالفضل حسین پور سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:42 ب.ظ http://www.mazendeim.blogfa.com

با سلام . خسته نباشید .
اعتقاد ما فرمایش پیر ماست که می فرمود : « از دامن زن مرد به معراج رسید »

با مطلب (کمی خودمانی) به روزم
یا علی

زهره چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:09 ب.ظ

سلام سارا جون. مرد که نیست؟ همه خودین؟ دلم برات تنگ شده. بعضیام رفتن اردو جهادی. ولی اشتباه نکن. دلم فقط برای تو تنگ شده. حوصله درس خوندنم ندارم. بیا بریم یه جایی بیرون هوامون عوض شه. البته اگه از نظر برادران بسیج اشکالی نداره و اجازه می دن!!!!

سلام عزیزم، اینجا امنه امنه! همه خودین، غیر خودیام جرئت اعلام وجود ندارن!! ( بشمار! )
خوبی؟ نبینم حوصله نداشته باشی! منم دلم برات تنگ شده:) من پایه ام، پیشنهادت کجاست؟ بهم خبر بده، هماهنگ کنیم بریم صفا!
اما آخرشو خراب کردی! که اونا چه کاره اند که بخوان اجازه بدن یا نه؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
راستی درس نمی خونم و از این حرفا نداریما! تو عید باید حسابی درس بخونیم، همه مون! امر آقا (روحی فداه ) است.

قسط یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:41 ب.ظ http://aqsana.ir

به نام خدا
با سلام
سایت aqsana.ir
"در پی حمله ددمنشانه‌ی رژیم صهیونیستی و تخریب دروازه غربی مسجدالاقصی، در اولین حرکت خود برای دفاع از این مکان مقدس لوگوهای زیر تهیه شد."
لوگو ها:
<script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://ettehad.muslimbloggers.ir/alaqsa85/muslims-sympathy1.js'></script>

<script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://ettehad.muslimbloggers.ir/alaqsa85/muslims-sympathy2.js'></script>

قسط یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:42 ب.ظ http://aqsana.ir

به نام خدا
با سلام
سایت aqsana.ir
"در پی حمله ددمنشانه‌ی رژیم صهیونیستی و تخریب دروازه غربی مسجدالاقصی، در اولین حرکت خود برای دفاع از این مکان مقدس لوگوهای زیر تهیه شد."
لوگو ها:
<script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://ettehad.muslimbloggers.ir/alaqsa85/muslims-sympathy1.js'></script>

<script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://ettehad.muslimbloggers.ir/alaqsa85/muslims-sympathy2.js'></script>

آوا چهارشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:21 ق.ظ http://avvva.blogfa.com

سلام بی وفا
از پارسال تا حالا آپ نکردیا ! خلاصه حواست باشه :دی
راستی با زهره قراره کجا بریم !؟ نمونه موقع رفتن خبرم کنیا ! زودتر بگو باید آماده بشم :دی (شنیدی اون جوکه رو ؛ ما سه تا رو دارن کجا می برن )

سید علی سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:53 ق.ظ http://loloamany.pnuweblog.com

سلام خدا قوت
امام سید علی خامنه ای :
اگر جوانهای نسل امروز نیز در دوران دفاع مقدس بودند ، با همان عزم راسخ در میدان حاظر میشدند ، امروز همین جوانان پایمردی خود را در میدان علم و سیاست ، تلاش کار و همبستگی ملی و بصیرت به اثبات رساندند.
http://loloamany.pnuweblog.com
مشاوره سنگ صبور
منتظرت چشمهای آسمانیت می مانم
loloaman77@yahoo.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد