این روزها شاهد تحولات زیادی در خاورمیانه هستیم، تونس، مصر، اردن و......
مصر شاید یکی از بزرگترین تحولات خود را پشت سر می گذارد، دعا می کنیم که به یاری حق این انقلاب عظیم به سرانجامی صحیح برسد.
در حال حاضر آنچه ملت مسلمان مصر به آن محتاج است، رهبری مقتدر و اسلامی است تا با راهنمایی و درایت و با بهره برداری از احکام اسلام، مردم را به راه درست هدایت کند، و از توافقات احتمالی برخی از سران حال و سابق مصر با دشمنان اسلام و سران آمریکایی، یا اشخاصی که برای همچنین موقعیتی از جانب آمریکا و روباه پیر آماده شده اند تا با بدست گرفتن نهضت، این جریان مردمی و اسلامی را به انحراف بکشانند، جلوگیری کنند. اگر این رویه بدون رهبری ادامه یابد به احتمال زیاد چیزی شبیه اوضاع افغانستان پس از ترور احمد شاه مسعود یا پاکستان خواهد شد.
نظریه های مختلفی مبنی بر شروع و سازماندهی این جریان وجود دارد، من جمله اینکه جریان کار خود آمریکا و انگلیس است و برای آن برنامه ریزی شده است. حتی اگر این حالت را فرض کنیم باید گفت که باز هم وجود یک رهبر اسلامی و مقتدر می تواند به یاری خدا این نقشه را به نفع ملت مصر واسلام برهم بزند و جریان را تغییر دهد. همانند آنچه در جریان تسخیر لانه جاسوسی اتفاق افتاد که با درایت حضرت روح الله، این توطئه شوروی خنثی شد و جریان به دست بچه های حزب اللهی افتاد و انقلاب دوم شکل گرفت.
"امام عصر گلویم فشرده از درد است
هنوز حال و هوای قبیله ام سرد است
بسیجیان تو اینک غریب دورانند
اگر تو نیز نیایی غریب می مانند..."
بگذار وبلاگ تان را فیلتر کنند اما آب در دل همان "بعضی ها" که نسل ما خوب می شناسدشان تکان نخورد!
بگذار پدرانمان را به موزه ها ببرند و "بعضی ها " هزینه ساخت آن موزه های کذایی را پرداخت کنند! بالاخره آرامش و امنیت، هزینه دارد دیگر!
بگذار نام امام مان را ببرند و " بعضی ها " مرامش را ( به زعم خودشان البته ! ) زیر چرخ های بازسازی و اصلاح انقلاب! له کنند!
بگذار فرزندان روح الله را آتش بزنند و " بعضی ها " سوختن شان را به تماشا بنشینند، غافل از اینکه ما ققنوسیم و سوختن ما تولد است.
امروز تاسوعاست، به یاد عباس ابن علی می گویم: دوست داشتید برایتان امان نامه می آوردند، در حالی که فرزند خلف زهرا(سلام الله علیها) هم از کینه ها و بغض هایشان در امان نیست؟!
به قول مصطفای خوبیها، چمران : می خواهم مظلوم باشم ولی راه خود را به حق بدانم. نمی خواهم قدرت داشته باشم ولی ظلم کنم... خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم..."
فقط یک جمله آقای قدیانی!
یادتون باشه مومن در هیچ چارچوبی نمی گنجد!
حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند.
یا حق
جراحت کربلا هنوز هم تازه است، و تا آن خون خواه مقتول کربلا نیاید این جراحت التیام نمی پذیرد.